نشستم درباره دوست داشتن هام فکر میکنم.دو تا پسر دارم.حتی حالا هم که بزرگ شدن سر میزان دوست داشتن با هم رقابت دارن.کاش دوست داشتن هام رنگ داشت و بقیه میدیدن.میدیدن که رنگ دوست داشتن همسر چه رنگیه.

رنگ دوست داشتن پسر بزرگه چقدر تند و شدیده.

رنگ دوست داشتن پسر کوچیکه مثل یه ملحفه تمیز نرم و آروم بغلت میکنه.

رنگ دوست داشتن مادر چقدر اصیل و قدیمیه.

رنگ دوست داشتن خواهرم وسیع و لطیفه.

و دوستانم.هر کدوم یک‌رنگ رو به خودشون اختصاص میدن.

اینجوری دیگه هیچ کس نمیتونست بگه تو اون یکی رو بیشتر از من دوست داری.میدیدن که رنگ ها و طیف ها متفاوت هستن.ولی بیشتر و کمتر ندارن.

چقدر از دلخوری ها و سو تفاهم ها برطرف میشد.ای کاش میشد.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موضوعات عمومی zahrali ما عاشق دلداده ء بی عنوانیم! دل نوشته ها سالم زيبا طراحی وب و برنامه نویسی ديونه محترم کودک نگین کویر